فصل تازه

روشای مادر

1394/2/11 20:18
نویسنده : هدیه
597 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامی جانم

خیلی دیر به دیر میام اینجا رو اپ میکنم متاسفانهخجالت

دختر مادر روشای مادر یک سال از داشتنت میگذره و من باورم نمیشه که روزا انقدر سریع میاد و من نمیتونم اونطوری که دلم میخواد لجظه به لحظه بزرگ شدنت رو لمس کنم!

دیگه خانومی شدی چوچه نیستی دیگه

اخر سال 93 یه ترم کلاسهای بادبادک رفتیم که مربیش خیلی خوب نبود و همه مامانا تصمیم گرفتیم به نشان اعتراض یه ترم ثبت نام نکنیم فعلا تو خونه با هم مشغولیمخسته

خیلی ددری شدی مامی فقطم بابا رو به ددر میشناسی تا میره تو اتاق بدو دنبالش میری میچسبی به پاش و دد دد میکنی و دقیقااا همینجاست که بابا واست غش میکنه و هر ساعتی از شبانه روز باشه میبرتت ددر

14 فروردین تولدت بود که خیلی خوب برگزار شد خیلیییییییییییییی مهمون داشتیم همه میگفتن  نامزدی گرفتی براش؟!!

تولد اصلیت هم که 9 فروردین بود شمال بودیم با خاله حدیث و کوروش و خاله مهدیس و برسام و عمو حسام و عمو رامتین و عمو کامران و من وباباییراضی

خیلی شب خوبی بود و خیلی خوش گذشت

یه سری عکس از 9 ماهگی تا الانات میزارم عشقمممم

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فصل تازه می باشد